26 اردیبهشت 1392-
ایکس – شبهه: اگر این گفتهها را به اسلام نسبت دادهاند، سوء استفاده، دروغ، تحریف و تخریب است و معلوم میشود که بدون هیچ شناختی از اسلام و با بُغضی کامل تهاجم میکنند و اگر دشمنی و تهاجم میکنند، معلوم است که به قدرت بازدارندگی اسلام از سلطه ظالمین منحرف پیبردهاند.
البته اگر ما نقطهی مقابل را به آنها نسبت دهیم، دروغ نگفتهایم، چون واقعاً چنین است. مثلاً مدعی شویم که میگویند: زنها بدون هیچ حریم و حرمتی برای خود به خیابانها بریزند تا مردان هوسران نیز بدون هیچ تعهد و هزینهای لذت ببرند – مردها خودشان را هر شکلی که میخواهند در بیاورند، حتی رُژ لب و رُژ گونه بزنند و خلاصه مرد و زن جز شهوت در خود و در دیگری نبینند و جز لذت شهوانی هدفی در زندگی نداشته باشند – در تجمعات با غیبت، دروغ، تهمت، شایعه و جوسازی دیگران را تخریب و یک دیگر را فریب دهند و نام هر سر و صدای اعصاب خُردکنی را موسیقی و فساد بگذارند و هر انحرافی را نیز هنر بخوانند و ...!
الف – نگاه اسلام به زن نه مانند اعراب وحشی و غالب امم قبل از اسلام است و نه مانند غرب وحشی و غالب ملل عصر لیبرال دموکراسی. اسلام برای زن (و هم چنین مرد) حرمت، ارزش و جایگاه شخصی و اجتماعی قائل است، لذا از زن خواسته که با نمایش بدن، نازک کردن صدا، عشوه و غمزه و هر کاری که موجب تحریک شهوت میشود، خود را رایگان در اختیار عموم قرار ندهد و به ابزار سوء استفادههای اقتصادی و جنسی مبدل نگردد.
ب – اسلام از مرد خواسته که گمان نکند تمیزی، آرایش و زیبایی فقط مختص زنان است، بلکه خود را تمیز کند، آرایش نماید، خوشبو سازد و وزین در خانه و جامعه حاضر شود و از مهمترین شاخصههای جذبه و وزانت مردانه این است که صورت، بدن و پوشش خود را شبیه زنان نسازد. لذا از تراشیدن ریش از تَه، به گونهای که پوست صورت مانند پوست صورت زنان صاف شود و صدق ریش ننماید، پرهیز داده است.
ج – نه اسلام مطلق موسیقی را حرام کرده است و نه روانشناسان هر سر و صدایی را موسیقی قلمداد کرده و آن را مفید بر شمرده و به شنیدن آن توصیه میکنند. اتفاقاً از یک سو بسیاری از علمای اسلام متبحر در علم موسیقی بودند و از سویی دیگر تحقیقات و تألیفات مضرات موسیقی نامطلوب بر روان و اعصاب انسان و اثر تخریبیاش در زندگی فردی و اجتماعی در غرب به مراتب بیش از جهان اسلام است.
د – اسلام نفرموده است که در هیچ جمعی حاضر نشوید چون ممکن است غیبت شود و شما نیز خواسته و ناخواسته به گناه بیافتید، این که دروغ محض است. هیچ دین و مکتبی به حد اسلام اجتماعی نیست. بلکه فرموده است: اولاً تجمعات خود را سالم، مفید و کمالبخش نمایید، ثانیاً در هر تجمعی حاضر نشوید، چرا که انسان از محیط شکل میگیرد؛ ثالثاً اگر در جمعی حاضر شدید که در آن معصیت (غیبت، تهمت، افترا، فسق، فجور و ...) میشد، سعی کنید آنان را متذکر شده و اصلاح نمایید و از انحراف، یاوهگویی، حرف مفت، توطئه، فتنه، فسق و فجور پرهیز دهید و اگر نپذیرفتند و لجاج کردند، شما با آنها جمع نشوید و از آنها مباشید.
خداوند متعال میفرماید، برخی از مردم تاجر حرف بیهوده و مشتری حرف مفت هستند. حرفهایی که هیچ دلیل عقلی و علمی ندارد و بالتبع نتیجهای جز ایجاد اعوجاج، انحراف و اختلاف ندارند، شما دنبال این حرفها نروید. آیا این توصیهای متعالی در تعلیم و تربیت فردی و اجتماعی نیست؟ و البته خداوند متعال خود در ادامه همین آیه میفرماید: عدهای نیز هستند که چون این آیات را میشنوند، با نخوت و تکبر تمام روی بر میگردانند.
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ * وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا وَلَّى مُسْتَکْبِرًا کَأَن لَّمْ یَسْمَعْهَا کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ» (لقمان، 6 و 7)
ترجمه: و برخى از مردم کسانىاند که سخن بیهوده را خریدارند تا [مردم را] بى[هیچ] دانشى از راه خدا گمراه کنند و [راه خدا] را به ریشخند گیرند براى آنان عذابى خوارکننده خواهد بود * و چون آیات ما بر او خوانده شود با نخوت روى برمىگرداند چنان که گویى آن را نشنیده [یا] گویى در گوشهایش سنگینى است پس او را از عذابى پر درد خبر ده.