@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
عوامل اجتماعی خرافه پرستی
ناامیدی از رسیدن به آنچه خواست و آرزوی دیرینه یا نه همین امروز ماست بعضی اوقات وادارمان می کند تا به خرافه رو بیاوریم و از نیروهایی نامعلوم کمک بگیریم. این پدیده مختص کشور ما یا برهه زمانی خاصی نیست. حتی طبقات مختلف اجتماعی هم در این مورد به یکدیگر شبیه می شوند.
دکتر جغتایی، جامعه شناس و کارشناس مسائل آموزشی، با اشاره به ریشه تاریخی این موضوع می گوید؛ «فال و فالگیری نتیجه اعتقادات خرافی است. افراد با اعتقادات خرافی بیشتر از دیگران به این فرهنگ رو می آورند هر چند این موضوع در فرهنگ گذشتگان بیشتر قابل مشاهده است، به گونه یی که این فرهنگ در افراد قبیله نشین آفریقایی بیشتر از سایر جوامع دنیا مشهود است.»
به نوشته روزنامه اعتماد او توضیحات بیشتری هم دارد؛ «باید به این نکته اشاره کرد که تفکر حاکم بر یک محیط بر باورهای فردی افراد تاثیر می گذارد و می تواند میزان گرایش و باور مردم به خرافات را کاهش یا افزایش دهد. از طرف دیگر بشر در زمینه اعتقاد به خرافه سابقه یی به اندازه طول تاریخ دارد و این در ذات بشر هم هست که هر چند رو به آینده حرکت می کند اما گهگاهی به گذشته برگردد.»
فرار از وضعیت موجود از جمله عواملی است که انسان ها را از زندگی در واقعیت دور می کند. دکتر قرائی مقدم، استاد دانشگاه و جامعه شناس، این عامل را از جمله عوامل اجتماعی رو آوردن افراد به خرافات می داند؛ «وقتی افراد جامعه توانایی برآورده کردن نیازها و خواسته هایشان را از لحاظ فکری، اقتصادی و اجتماعی ندارند یا نمی توانند به خواسته هایی مثل ازدواج، طلاق و... دست پیدا کنند به خرافات و فالگیری رو می آورند.»
رو آوردن به خرافه هم از خصوصیاتی است که بیشتر در کشور های جهان سوم دیده می شود. چرا؟
چرایی این موضوع را هم از زبان دکتر قرائی مقدم بخوانید؛ «در مشرق زمین و در کشورهای فقیر که افراد نمی توانند به امیال و خواسته های خود در حالت واقعی برسند و از دیگر طرف مسوولان هم توانایی برآورده کردن خواسته های مردم را ندارند گرایش به خرافات بیشتر می شود و هر چقدر مردم از طبقات پایین تر اجتماع باشند و فقیرتر باشند به رمل و اسطرلاب اعتقاد بیشتری پیدا می کنند.»
او در عین حال که معتقد است خرافات بیشتر در کشورهای فقیر دیده می شود، می گوید؛ «البته در امریکا هم نعل اسب را خوش یمن می دانند و در کشور انگلیس هم خرافات به شدت رواج دارد.»
این استاد دانشگاه اعتقادات جالب تری هم دارد؛ «خرافات البته متاثر از فرهنگ ما هم هست و باورهای سنتی ما خرافه را توجیه می کند. کما اینکه از گذشته دور شاهد اعتقاد ایرانیان به نیروی مرموزی به نام مانا بوده ایم. ایرانیان باستان اعتقاد داشتند مانا در برخی از درختان و جانوران و اشیا وجود دارد و می تواند باعث نجات افراد یا برآورده شدن حاجات شود.»
انتقادات او به فرهنگ موجود ادامه دارد؛ «رواج خرافه گرایی که متاسفانه بعضی عناصر فرهنگی هم آن را تائید می کند برای جامعه مضر است و باعث می شود مردم به رویا و توهم رو بیاورند. در واقع خرافه و خرافه پرستی جامعه را از کار و کوشش و فعالیت و پیشرفت و توسعه یافتگی به شدت بازمی دارد.»
البته و صدالبته که نمی شود آثار مضر خرافه پرستی را تنها در چند جمله خلاصه کرد. پس قرائی مقدم باز هم از این آثار مخرب می گوید؛ «خرافات از نظر اقتصادی تن پروری و بیهوده گری را گسترش می دهد. از نظر اجتماعی هم موجب ضعف روحیه تلاش و کوشش در جامعه می شود و نوعی انفعال را در جامعه تزریق می کند.»
شاید تصورات ذهنی و کلیشه یی به ما بقبولانند که تنها افراد بیسواد یا کم سواد سراغ فالگیری و سرکتاب باز کردن و دعانویسی و اموری اینچنینی می روند درحالی که دکتر قرائی مقدم این موضوع را رد می کند؛ «هرچند تحصیلات کم و آموزش و پرورش ضعیف باعث گسترش خرافات در جامعه می شوند اما صد درصد افرادی که به خرافات گرایش پیدا می کنند کم سواد نیستند. افراد تحصیلکرده یی هم که آگاهی لازم را در این زمینه ندارند، موجب افزایش خرافات می شوند.»
در میان تمام عوامل فرهنگی نمی توانیم نقش دولتمردان و مسوولان را در رواج خرافه نادیده بگیریم؛ «در جوامعی که مسوولان توانایی برآورده کردن نیاز های مردم را ندارند گرایش به خرافات بیشتر می شود.»
با وجود تمام این عوامل نمی توانیم به حل این مشکل در آینده یی نزدیک امیدوار باشیم؛ «خرافه و خرافه پرستی از قدیم الایام بوده و هست و به این زودی رفع نمی شود. معمولاً خرافات در جوامعی که سطح فرهنگ پایینی دارند، رشد می کند.»
با وجود اینکه تا اینجا از مضرات فال و فالگیری گفته شده اما شاید بشود کارکرد مثبتی هم برای این پدیده نه چندان خوشایند و در حال رشد پیدا کرد. در هر صورت پدیده ها به طور مطلق شر نیستند. پس به فالگیری هم می توان از جنبه یی مثبت نگاه کرد؛ «فال گرفتن از یک جنبه مثبت است چون مدتی هر چند محدود به افراد نوعی امید و رضایت می دهد.» اما باید دید این نتیجه مثبت می تواند دلیلی مناسب برای رواج خرافه باشد؟
قرائی مقدم با وجود اینکه خودش از این جنبه مثبت صحبت کرده خودش هم آن را دلیلی ناکافی برای رواج خرافه می داند؛ «رضایت خاطری که همراه با خرافه به دست می آید افراد را به خرافه و خرافه پرستی بیشتر و پذیرش این موضوع که انسان موجودی بدون اراده است و در زندگی واقعی خود نقش چندانی ندارد، سوق می دهد.»
http://forum.p30world.com/showthread.php?t=166590
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@